لورن شواب و ماریسا واسپر دوتا دوست خیلی صمیمی ، عاشق حرفهی مد و فشن بودن ، اما میدونستن برای موفقیت تو صنعت لباس زیر اطلاعاتشون خیلی کمه و تا مدتها دنبال یه راه حل بودن .
اونا علیرغم داشتن یه شغل تمام وقت ، کم اطلاعی از مد وفشن و حتی صنعت لباس زیر، تو یه باشگاه زیبایی و بدنسازی شبونه ثبت نام کردن و سعی کردن به طور اختصاصی در مورد لباس زیر (سوتین) اطلاعات بیشتر کسب کنن ، اونا حتی به پاریس رفتن تا در مورد صنعت پارچه بیشتر بدونن و چند سال بعد همه چی فرق کرد .
بهمون بگین چجوری شروع کردین ؟
حدود چهار سال پیش ما تو کارمون درحال پیشرفت بودیم اما هنوز ذهنمون درگیر این بود که یه چیزی کم داریم !!! همیشه تو بازارمون فشن رو لحاظ میکردیم و بعد تصمیم گرفتیم برای تفریح و اطلاع بیشتر بریم کلاسهای شبونه زیبایی و بدنسازی . بعد دو ترم طراحی و پیشرفت ، ما ایده ای رو دنبال کردیم که بتونه مشکلات اساسی رو حل کنه .هرچند یه مساله هنوز نادیده گرفته شده بود : لباس زیر .
ما بخاطر شرایط لباس زیر (حالت خصوصی و محرمانه بودنش) یه بازار محدود داشتیم .
تو یه حالت میشد لباس های زیر لاکچری و خیالی بیش از حد ظریف ، احمقانه و در عین حال گرون رو هرروز بیرون بدیم . حالت دیگه کاربرد سوتین های تیشرتی و یک تیکه ، مناسب کار و ارزون .
آیا شما تو شغلهای دیگهای با همین حجم کار مشغول هستین ؟ و چجوری بین اینها توازن برقرار میکنین ؟
اگه بگیم آسونه خیلی دروغ گفتیم .هیچ راز جادویی نیست ، ما فقط مجبوریم تو زمان مدیریت کارمونو به بهترین شکل انجام بدیم . بعد سالها زندگی تو شبای مهتابی و آخر هفتههای برنامه ریزی شده ، شما شروع به یه کار تموم وقت میکنی . داشتن یه شریک برای یادآوری نقشههای درازمدت و ذوق کردن از شروع کارهای جدید جزو ضروریاته .
شما قبلا ازمد و فشن هیچ پیش زمینهای نداشتین . سختی اینکه خودتونو تو این مسیر هدایت کنین و جا بیفتین چقدر بود ؟
شما نمیتونی جملهی ((چجوری میشه لباس زیر تولید کرد )) رو گوگل کنی ، این یه لباس شخصی و تا حدودی محرمانهست و نتایج سرچ تا حد زیادی بی ربطه !!! پروسه ما هیچ خط مشخص یا قابل پیش بینی نداشت .مجبور بودیم خیلی صبور باشیم و وقت و هزینه بذاریم و به وسیلهی بازاریابی شبکهای هدفمون رو دنبال کنیم ، حقیقتا شروع ما فقط اینجوری بود !
به علاوه ما یه چشم انداز جدید رو شروع کردیم با نگرانی زیاد در مورد انجام این کار . ما بدون آمادگی تو مسیری اومدیم که خیلیا قبل ما اونو طی کرده بودن .
واکنش خونواده و دوستاتون موقع شروع این کار چی بود ؟
هردوی ما دوستا و همسن و سالایی داشتیم که یه کار یا استارت آپی رو شروع کرده بودن و داشتن برای خودشون شرکت خصوصی میزدن و ما ازشون مشاوره فکری و ( حتی مالی ) گرفتیم ، اینا به عنوان یه راهنما و مرجع خیلی برامون مفید بودن .
سخت ترین قسمت شروع این کار چی بود ؟
سرعت پیشرفت . سوتین شاید یه لباس زیر کوچیک باشه اما ساختش یه پروسه کوچیک نیست . بعضی سوتینها بیشتر از سی و پنج بخش دارن !!! خیلی وقتا ممکنه این تیکه ها به هم نخورن . شاید فکر کردن بهشون اعصاب رو بههم نریزه ولی ما تو اولین خط تولیدمون وقت زیادی براش گذاشتیم !!!
نقطه قوت هرکدوم از شما به عنوان یه شریک چی بود ؟
لورن بنیه مالی و انصاف قوی داشت و سالهای زیادی رو صرف یادگیری زیر و بم راههای موفقیت و جلوگیری از شکست شغلی کرد .
ماریسا تو زمینهی استراتژی برند استعداد داشت جوریکه ایدههاش واقعا خلاقانه بود و وقت زیادی رو صرف مشاوره اهداف شغلی ، خرده فروشی ، فنآوری ، و برند رسانهای کرد .
به عنوان شریک ما واقعا زیبایی شناسی و سلیقه های نزدیک و مشابه داریم .
از زمان راه اندازی این شغل چی بیشتر ازهمه شما رو سورپرایز کرده ؟
یه ایمیل با این مضمون :
(( از دیروز که این بستهی خوشگل لباس زیرازشرکت شما برام رسید ، دارم برای سفارش بعدی تو سایتتون جستجو میکنم . ))
این سفارش انتظار منو خیلی بالا برد . دوستش داشتم و برای سفارش بعدی آماده بودم .این سوتینی بود که میخواستم !!!
برگرفته از سایت elle.com